Paad Architects

دیزاین معمارانه؛ ایده یا سلیقه؟

Yaser Moosapour

 این یادداشت جهت انتشار در مجله نشان -شماره 1 نگاشته شده است.ل

 

از استوارت برند نقل قولی هست که تمام ساختمان‌ها یک پیش‌بینی هستند و تمام پیش بینی‌ها غلط‌اند. از آنجایی که دیزاینرها به جای تمرکز بر بازنمایی واقعیت روی چیزهایی کار می‌کنند که هنوز به واقعیت نپیوسته می‌توان گفت تمام دیزاینرها درگیر نوعی پیش بینی و کار بر روی آینده هستند. این در مورد دیزاین معمارانه با حساسیت بیشتری صادق است. معماران روی دیزاین ساختمان‌هایی کار می‌کنند که در آینده به واقعیت‌های موجود در جهان اضافه می‌شوند و پر از پیش بینی در باب آینده هستند؛ مثلا اینکه مردم چه طور کار می‌کنند یا چگونه برای گفت وگو دور هم جمع خواهند شد. همین مسئله از معماری آمیزه خطرناکی از قدرت و ناتوانی می‌سازد. معماران به دلیل مقیاس اشیایی که به این جهان اضافه می‌کنند، از سویی قادرند آینده زندگی کردن را همچون آلترناتیوی علیه واقعیت‌های موجود تعریف کنند. در حالی که هر آینه همین واقعیت‌های موجود و هزاران نیرویی که درگیر شکل دادن به آن‌ها هستند ممکن است این خیالبافی را خنثی کرده و معماری را به زانو در آورند. امروز باید یادآوری کرد که اگر به چیزی به نام دیزاین معمارانه قائل باشیم این مفهوم نه درباره کنار هم گذاشتن با سلیقه مصالح و رنگ‌ها که درباره استقبال از همین بازی خطرناک در میانه قدرت و ناتوانی است بازی آلترناتیوهایی برای نظم موجود واقعیت زیر سایه سنگین شکست‌های احتمالی در حقیقت امروز فروکاهیدن دیزاین معماری به سلیقه در میان حجم انبوهی از تصاویر شبکه‌های اجتماعی و مجلاتی که پسوند لوکس را یدک می‌کشند ما را وادار می‌کند تا از دیزاین در معنای عام و دیزاین معمارانه در معنای خاص اعاده حیثیت کنیم. دیزاین معماری ایده‌ای برای آینده است که همواره در خود ظرفیت‌هایی برای دخالت دارد. دخالت در نظم موجود جهان امروز می‌توان :پرسید حالا که سلیقه از یک قوه شخصی به امری برساخته توسط بازار تغییر شکل داده است ایده‌ها چگونه می‌توانند جایی بیرون از زمین سلیقه بایستند و از ظرفیت‌های دیزاین محافظت کنند؟ در حقیقت مسئله در اینجا نه دفاع از بی سلیقگی بلکه اصرار بر امکانات دیزاین معمارانه در محدوده‌هایی فراتر از سلیقه است.

اما ظرفیت‌های دیزاین معماری برای دخالت کردن بر چه چیز ناظر است و چگونه ممکن می‌شود؟ هر ساختمان معماری دارای یک فرم خاص است فرمی که علاوه بر خصوصیات ظاهری، دارای نوعی ساختار عمیق است که همچون یک سازمان درونی آرایشی خاص به اجزای آن داده است. ظرفیت‌های دیزاین معماری به مثابه یک ،نیرو نه با دخالت کردن در رنگ و بافت و خصوصیات ظاهری این فرم بلکه با دست بردن درون ساختار عمیق آن آغاز می‌شود معماری می‌تواند با دست بردن در ساختار فرم خود با باز کردن چفت و بست اجزای خود و مونتاژ مجدد آن‌ها ظرفیت‌های تازه‌ای را برای مداخله در دنیا و ایجاد مونتاژهای تازه از زندگی مهیا کند به این ترتیب دخالت معماری در فرم ،خود مقدمه ای است برای دخالت در آنچه فرم‌های زندگی می‌دانیم به عبارت بهتر معماری با بازبینی در فرم خود فرم‌های زندگی را بازبینی می‌کند.

رم کولهاس معمار هلندی هنگام دیزاین سفارت هلند در برلین تصمیم می‌گیرد تا فرم اجتماعی سفارت خانه یعنی تعریف روابط میان کارمندان سفارت با مراجعین و همچنین نسبت مردم عادی با پدیده‌ای به نام سفارت را دگرگون کند بدین ترتیب کولهاس همزمان با آنچه در اینجا دیزاین معمارانه می‌نامیم دیزاین تازه ای از زندگی درون و بیرون سفارت را پیش می‌کشد و در عین حال پروژه را به صحنه‌ای برای نقد سفارت در معنای حاضرش تبدیل می‌کند معمار در اینجا برای مداخله در فرم زندگی و روابط اجتماعی سفارت دست به دخالت در فرم معماری می‌زند جعبه‌ای مدرنیستی در پروژه وجود دارد که در کنار بخش L شکل اقامتی به فضای اداری سفارت اختصاص یافته است. با این حال اگر جعبه‌های معماری مدرن واجد یک رابطهٔ قطعی میان بیرون و درون خود بودند جعبه کولهاس با باز کردن یک تونل درون جعبه که فضای درون سفارت را حفاری می‌کند و از رستوران روی بام سر در می آورد ظرفیت‌های جدیدی برای معماری سفارت به وجود می‌آورد این تونل فضایی که مثل گردبادی در فنجان درون این جعبه را در می‌نوردد به مردم شهر اختصاص یافته است کسانی که حتی می‌توانند ارباب رجوع آنجا نباشند اما دلشان بخواهد درون سفارت دوری بزنند و قهوه‌ای بنوشند و بعد از دیدن گالری از آنجا برلین را تماشا کنند. در حقیقت دست بردن کولهاس در ساختار عمیق فرم معماری و مونتاژ مجدد عناصر آن توانسته است ظرفیتی فضایی را فراهم کند که بواسطه آن شما بتوانید از طریق یک تونل به درون جعبه امنیتی سفارت راه پیدا کنید بدون اینکه به فضاهای اداری و امنیتی آن دسترسی یابید. مونتاژ مجدد فرم معماری به مونتاژی تازه از روابط میان شهر سفارت کارمندان و مردم انجامیده است.

 به همین ترتیب میتوان به پروژه کوپن تپه از معمار دانمارکی بیارکه اینگلس، اشاره کرد. موضوع دیزاین در اینجا، فاقد جذابیت‌های بالقوه دیزاین یک سفارت خانه است موضوع دیزاین یک نیروگاه برق است با این حال بیارکه به میانجی بر هم زدن روابط ساختاری فرم نیروگاه‌ها و دوختن بام آن به زمین ایده جاه طلبانه‌ای را برای آنچه یک نیروگاه در آینده می‌تواند باشد پیش کشیده است؛ تبدیل نیروگاه به ساختمانی که مردم شهر از سروکول آن بالا بروند و روی آن اسکی کنند این همان چیزی است که از آن به عنوان ظرفیت دخالت کننده دیزاین معمارانه سخن گفتیم. دخالتی عمیق در فرم زندگی و نظم موجود آن که به میانجی دخالتی عمیق در فرم معماری ممکن می‌شود. در اینجا ایده به شدت سینمایی است مونتاژ کردن -فضا زمان اسکی کردن کنار ماشین آلات و کوره های عظیمی که مشغول تبدیل زباله به برق هستند. امروز رؤیای بیار که مورد بهره برداری قرار گرفته است و روزانه آدمهای واقعی روی بام یک نیروگاه واقعی واقعاً اسکی می‌کنند.

مثال دیگر می‌تواند خانه موریاما از معمار ژاپنی نیشی زاوا باشد. او در این خانه با دست بردن در فرم خانه و همنشینی تاریخی اجزای آن توانسته است شکل دیگری از سکونت را پیشنهاد کند. فرم خانه در شکل غالب تاریخی از اتاق‌های به هم چسبیده‌ای تشکیل شده است که هر کدام بخشی از زندگی درون خانه را از فعالیت‌های خصوصی گرفته تا عمومی در خود جای می‌دهد. نیشی زاوا در اینجا با باز کردن چفت و بست اجزای فرم، معماری اتاق‌های خانه را تکه تکه و در فضا پخش کرده است به طوری که میان آن ها فضاهای باز بسیاری باقیمانده است. به این ترتیب رابطهٔ مرسوم یک خانه و یک حیاط به رابطهٔ مشتی اتاق و حیاط تبدیل شده است که در هم تنیده‌اند این بازبینی و باز مونتاژ عناصر فرم معماری ظرفیت‌های بی سابقه‌ای برای دگرگون کردن فرم زندگی فراهم آورده است به طوری که بخش زیادی از فعالیت‌های روزمره به فضای باز میان اتاق ها سرایت می‌کند.

اما آیا می‌توان از این ظرفیت‌های معماری چیزی در سنت معماری ایران سراغ گرفت؟ در حالی که اغلب ساختمان‌های معماری گذشته ایران به بازتکرار ساختارهای مشابه -فرمی برای مثال حیاط مرکزی چهار ایوانی پرداخته‌اند و تمرکز اصلی بر تزئینات متفاوت و ابعاد ظاهری بناها بوده است با این حال آن بناهایی که لحظه های دگرگونی این ساختارها را نمایندگی می‌کنند برای مراجعه ما از اینجا و اکنون ظرفیت‌های جالب بسیاری دارند یکی از این بناها که تعدادشان در دوران صفویه رشد چشمگیری پیدا می‌کند پل خواجو است. فارغ از هر تلاشی برای نیت خوانی و رمزگشایی از قصد سازندگان این پل می‌توان گفت بعد از آنکه معماران صفوی در سی وسه پل با اضافه کردن دیوار به پل آن را از یک گذر کاربردی به یک پروژه معماری تبدیل کردند خواجو مهم‌ترین لحظه تحول ساختار پل در معماری ایران است. خواجو جایی است که در آن دیاگرام ساختاری سی وسه پل بر روی دیاگرام کوشک‌های ایرانی من جمله هشت بهشت می‌افتد و ماحصل این اصابت غیر مترقبه نتیجه‌ای به مراتب غیر مترقبه‌تر است. عناصر فرمی خواجو این بر هم افتادن دو ساختمان تاریخی ناهمگون را پنهان نمی‌کنند و خط آسمان کوشک خود را با پل یکی نمی‌کند. به این ترتیب پل همچون مسیری کوشک را می‌شکافد و مثل خیابانی از وسط آن رد می‌شود تا مونتاژ عمیقاً بی سابقه‌ای میان عناصر فرمی معماری رخ دهد. این بازاندیشی و مونتاژ جدید معمارانه به ممکن شدن فرم‌های جدیدی از زندگی می‌انجامد که روابط تازه‌ای با زاینده رود فراهم می‌کنند. به عبارتی کوشک خواجو با زاینده رود همان کاری را می‌کند که کوشک‌های ایرانی به صورت تاریخی با باغ اطراف خود می‌کرده‌اند مهیا کردن چشمی بیرون زده که از زوایای مختلف ابره مد نظر خود را تماشا می‌کند.

در زمانه استحاله معنای دیزاین به چیزی محدود در مرزهای سلیقه باید یادآوری کرد که زندگی همواره بی نهایت فرم ممکن و تعداد معدودی فرم مسلط دارد. دیزاین معماری بازتولید فرم‌های مسلط زندگی و آراستن آنها به مصالح زیبا نیست. دیزاین به همان اندازه که درباره آینده است ظرفیتی برای نقد فرم‌های مسلط و از پیش موجود دارد؛ امری که می‌تواند به آشکار کردن بالقوگی‌ها و از قوه درآوردن آنها بیانجامد. زندگی یک فرم مفروض و خنثی نیست و همیشه در آمیخته با روابط قدرت و واجد هژمونی‌های خشن است. بازیافتن تفاوت‌ها و ظرفیت‌هایی که خواسته یا ناخواسته پشت فرم‌های مسلط پنهان می شوند قلمرویی مناقشه آمیز برای آن چیزی است که در معنایی عام دیزاین نامیده می‌شود. در این معنا دیزاین معمارانه رفتن به استقبال آینده‌ای آلترناتیو و طرح پیش‌بینی‌هایی است که از شکست نمی‌ترسند؛ چرا که اساساً تمام ساختمان‌ها پیش بینی‌اند و تمام پیش‌بینی‌ها پیشاپیش شکست خورده‌اند: کم و بیش.

 

————————–

Stewart Brand.1

representation.2

.3اشاره به جمله ای از معمار هلندی رم کولهاس با همین مضمون

Architectural design.4

To interfere.5

Optical.6

Deep structure.7

Rem Koolhaas.8

A copenhill.9

Biarioe ingles .10

Moriyama House.11

Ryue Nishizawa.12

.13 در اینجا مراد از واژه سنت صرفا هر آن چیزی است که به پیش از شروع فرایند مدرنیته در ایران مربوط است.

Sooper-imposing.14